تصنیف جان من گفتمت

دستگاه موسیقی: شور

شاعر و آهنگساز: محمدعلی امیرجاهد

متن تصنیف

بر اساس اجرای قمرالملوک وزیری

جان من گفتمت جان من و جان تو / کافرم گر شوم کافر ایمان تو

کاش که دل بشکند، گر شکند عهد دوست / باش که تا سر دهم در سر پیمان تو

جان من آن لعبت ساده ایست دلکش / کاب لبش بر لبم باده ایست بی غش

سرو قدش لاله محفل / ماه رخش روشنی دل

شاهد شب‌های منی ای مه عالم فروز

که‌از غم هجران چه پریشان شبی آرم به روز

پاکدلی کرده مرا عاشق فرزانه‌ای / شمع دل افروخته و پیرو پروانه‌ای

مهر فروزان، آن مجمر سوزان، برده از دل تاب و توانم، با یک شعله سوخته جانم

دل در هجر روی دلدار / لاله‌گون چون رنگ رخسار

قطره قطره آخر این دل خونین، از دیده سر کرد / آنقدر آمد تا دامنم از خون دیده تر کرد

دل رفت و دگر در برم نیست، رحمی به‌دل دلبرم نیست

دل بدست آوردن زیر پا بنهادن / این کشتنِ ماست کی از تو رواست

دل ز مردم بردن، بردن و آزردن / کی شرط وفاست، این عین جفاست

گر بیداد از گلرخان نیست / پس فریاد عاشقان چیست

وصف جمال خوب‌رویان / بنمود عشقِ ما در آفاق

نبوَد طریق عدل اگر دست / رنگین کنی به‌خون عشاق

تا در عاشق عشق مجازی است / تا در معشوق صحبت و بازی است

هرگز نشنید و جاهد / از عاشقان به‌غیر فریاد / از دلبران به‌غیر بی‌داد

آواز قمرالملوک وزیری با تار مرتضی نی‌داود

برخی منابع صوتی، تصویری و نوشتاری

** اگر این تصنیف را می‌توانید با سازتان بنوازید، آن را در ویدیویی آموزش دهید و برای سازگاه بفرستید (اطلاعات بیشتر)