بررسی اجمالی روایت‌های مختلف ردیف موسیقی ایران

یادداشت، نوید مسجدی

مجموعه قطعات موسیقی که مایه اصلی موسیقی ایرانی بوده و امروز آن را با عنوان ردیف موسیقی ایرانی می‌شناسیم روایت‌های مختلفی دارد. به این معنی که اساتید مختلفی از دوران قاجار تاکنون اقدام به گردآوری، آموزش و اجرای ردیف کرده‌اند. به ویژه در دهه اخیر تعداد مقالات و کتب مختلفی که به بررسی ابعاد مختلف ردیف موسیقی ایرانی پرداخته‌اند بیشتر شده است. علاوه بر آن اساتید بیشتری اقدام به ضبط و انتشار آلبوم‌های موسیقی آموزشی ردیف کرده‌اند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که اقبال به آموزش و پژوهش ردیف در دهه اخیر بیش از دهه‌های قبل از آن شده است.

روایت‌های ردیف موسیقی ایرانی

در دهه 30 به دعوت از اداره هنرهای زیبا جلساتی برای گردآوری یک ردیف موسیقی مورد تأیید همه اساتید ردیف‌دان آن دوران تشکیل شد. اعضای این گروه نورعلی برومند، علی‌اکبر شهنازی، ابوالحسن صبا، احمد عبادی، رکن‌الدین مختاری و موسی معروفی بودند، اما بعد از یک سال و نیم، سرانجام این تلاش بی‌نتیجه ماند و این اساتید بر سر نام، روند گوشه‌ها و چگونگی فرودهای ردیف نتوانستند توافق کنند. این خود گواهی است بر اینکه ردیف هیچ‌گاه یک بدنه واحد که همه به آن تأسی داشته باشند نبوده است.

اگر علی اکبر فراهانی را پایه‌گذار موسیقی معاصر ایران در نظر بگیریم، تغییر در سبک و روایت او از ردیف از همان ابتدا شروع می‌شود. چنانچه، به قول ژان دورینگ، میرزا عبدالله به نقل ردیف به سبک و روایت علی اکبر فراهانی وفادارتر بوده، در حالی که آقا حسین‌قلی (دیگر فرزند او) روایت و سبک خود را دنبال کرده است. بررسی ردیف‌های منتشر شده اخیر از اساتید موسیقی نشان می‌دهد که در جامعه کنونی، ردیف میرزاعبدالله اقبال بیشتری از سایر روایت‌های ردیف دارد. سرانجام اینکه، همه اساتیدی که تا به امروز اقدام به ارایه ردیف موسیقی ایرانی کرده‌اند “راویان” ردیف موسیقی ایرانی منسوب به علی اکبر فراهانی محسوب می‌شوند.

فهرستی از انواع روایت‌های ردیف موسیقی ایرانی در زیر ارایه می‌شود با این توضیح که روایت‌ها از ردیف میرزاعبدالله و آقاحسین‌قلی به دلیل رواج بیشتر، به صورت جداگانه فهرست شده است.

روایت‌های تلفیقی، ابداعی یا با مأخذ نامشخص ثبت شده

– ردیف موسی معروفی (نت نگاری)، تار، 1342،  اجرا توسط سلیمان روح‌افزا، تجمیع چندین روایت ردیف

– کامبیز روشن‌روان، 1355، به سفارش کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و شامل گوشه‌هایی از روایت‌های معروفی، صبا، برومند

– ردیف علی اکبرشهنازی، تار، 1356، موسوم به دوره عالی

– ردیف نایب اسدالله، نی، ضبط توسط حسن کسایی

– ردیف ابوالحسن صبا، مجموعه کتاب‌هایی برای تار، سه‌تار، سنتور و ویولن به همراه اضافات او.

– ردیف یوسف فروتن، مجلسی

– ردیف سعید هرمزی، مجلسی

– ردیف دوره عالی علی‌نقی وزیری، متاثر از ردیف آقاحسین‌قلی و درویش‌خان

– ردیف حسین اسماعیل‌زاده، (ثبت نشده و فقط در متون موسیقی به آن اشاره شده است)

– ردیف درویش‌خان، (ثبت نشده و فقط در متون موسیقی به آن اشاره شده است)

کتاب‌های پژوهشی درباره ردیف موسیقی ایران، در فروشگاه سازگاه

روایت متأثر از ردیف محمدصادق‌خان سرورالملک (ردیف سنتور)

روایتی از ردیف سنتور در دفترچه‌ای که از محمدصادق‌خان به شاگردش سماع حضور و سپس به حبیب سماعی رسیده در دست است که توسط شاگرد ایشان مرتضی عبدالرسولی بازنویسی شده است. این مجموعه دوازده دستگاه داشته شامل نوا، طرز تجنیس، دوگاه، بیوتات، همایون، شور، سوزوگداز، رهاب، پنجگاه (راسته‌پنجگاه)، سه‌گاه، چهارگاه، ماهور. [7: ص118]. با توجه به فهرست گوشه‌ها به نظر می‌رسد این ردیف بسیار خلاصه‌تر از روایت‌های ردیف تار است. احتمالا ردیف سنتور ابوالحسن صبا متأثر از این ردیف و همچنین ضربی‌ها، چهارمضراب‌ها و رِنگ‌هایی که حبیب سماعی می‌نواخته بوده است.

روایت‌های متأثر از ردیف آقاحسین‌قلی

– علی اکبر شهنازی، تار، 1340

– مرتضی نی‌داود، تار، 1348، متاثر از ردیف آقاحسین‌قلی و درویش‌خان

– فخام بهزادی، تار، منتشر نشده

– اسماعیل قهرمانی، تار، منتشر نشده

روایت‌های متأثر از ردیف میرزاعبدالله

– مهدی صلحی (منتظم الحکما)، 1317، آوانگاری مهدی‌قلی هدایت – بدون نسخه صوتی

– نورعلی برومند، تار، 1350، به همراه آوانگاری توسط ژان دورینگ، با کمی تغییرات نسبت به روایت اسماعیل قهرمانی.

– مجید کیانی، سنتور، 1366، به همراه آوانگاری دستگاه شور

– حسین علیزاده، تار و سه‌تار، 1371

– داریوش طلایی، سه‌تار، 1371، به همراه آوانگاری

– محمدرضا لطفی، سه‌تار، 1373

– علی اکبر شکارچی، کمانچه، 1388

– جمشید عندلیبی، نی

روایت‌های ردیف آوازی

– ردیف عبدالله دوامی، 1339، گردآوری توسط فرامرز پایور

– ردیف آوازی طاهرزاده، (ثبت نشده و فقط در متون موسیقی به آن اشاره شده است)

– ردیف محمود کریمی، 1356، محمود کریمی برپایه ردیف دوامی آوا نویسی و اجرا کرده و محمدتقی مسعودیه آن را دوباره آوانویسی کرده است.

– ردیف آوازی ادیب خوانساری

– ردیف آوازی اسماعیل مهرتاش، روایت و اجرای محمد منتشری

– ردیف آوازی، به روایت حاتم عسگری فراهانی

– ردیف آوازی، به روایت ابراهیم بوذری

بحث و نتیجه‌گیری

نکته قابل تأمل در مورد اجراهای ردیف این است که چقدر این اجراها به اصل خود پایبندی داشته و تا چه اندازه هر اجرا تفاوت‌های کوچک و گاه بزرگی با اجراهای اساتید قبلی دارند. با توجه به اینکه نمی‌توان فرض کرد که علی اکبر فراهانی به یکباره کل ردیف موسیقی را خلق کرده باشد، بنابراین ایشان نیز ردیف موسیقی را از اساتید خود روایت کرده یا به مانند موسی معروفی گردآوری کرده است. در نتیجه ردیف موسیقی ایرانی در واقع مجموعه‌ای از آهنگ‌هاست (گوشه‌‌ها) که از استادی به شاگردان آموزش داده می‌شود و تغییرات آن در نسل‌های مختلف را نمی‌توان انکار کرد.

بررسی فهرست بالا تغییرات قابل توجهی در ابعاد مختلف ردیف موسیقی ایران طی 80 سال گذشته یعنی از سال 1317 که اولین روایت در دست است تا به امروز را نشان می‌دهد. هرچند تلاش نورعلی برومند در انتظام‌بخشی و مرتب کردن جزییات ردیف موسیقی موجب شده تا روایت‌های ردیف میرزاعبدالله دست کم تنوعِ سازیِ بیشتری داشته و رواج بیشتری یابد، اما این روایت نیز تا به امروز تغییراتی داشته است. بنابراین پاسخ به این سوالات شاید برخی ابهامات را برایمان روشن کند.

1- اصالت در ردیف موسیقی به چه معنی می‌تواند باشد؟ (روایت علی اکبر فراهانی)

2- آیا هر نوازنده می‌تواند روایت خود از ردیف را داشته باشد؟ (روایت معروفی)

3- کدام روایت را برای درک موسیقی ایرانی باید آموزش داد یا آموخت؟ (روایت‌های ثبت نشده)

4- تغییر تا چه اندازه هنوز پایبندی به اصل ردیف محسوب می‌شود؟ (روایت‌های اساتید معاصر)

5- آیا بداهه نوازی بر اساس ردیف موسیقی تأثیر مستقیمی بر تغییرات ردیف دارد؟ (روایت لطفی)

6- نقش آموزش ردیف در ایجاد این تغییرات چیست؟ (روایت برومند)

7- جایگاه خلق آثار جدید (گوشه‌ها) در افزایش تعداد آهنگ‌ها در ردیف چیست؟ (روایت صبا یا وزیری)

منابع

  1. ردیف موسیقی دستگاهی ایران، برونو نتل، ترجمه علی شادکام، چاپ دوم، انتشارات سوره مهر، 1393.
  2. میرزاعبدالله فراهانی و تدوین موسیقی کلاسیک ایرانی، حسین میثمی، فصلنامه ماهور، شماره 41، 1387.
  3. ردیف سازی موسیقی سنتی ایران به روایت نورعلی برومند، ژان دورینگ، سروش، تهران، 1370.
  4. نرمش و انعطاف ردیف در گذر زمان، فریبرز عزیزی، فصلنامه ماهور، شماره 1، 1377.
  5. فهرست دستگاه‌ها و آوازها، مجید کیانی، از آلبوم هفت دستگاه موسیقی ایران، 1366.
  6. ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی، موسی معروفی، انجمن موسیقی ایران، تهران، 1374.
  7. حبیب سماعی و راویان آثار او، شهاب مِنا، انتشارات سوره مهر، 1389.

دستگاه در موسیقی ایرانی شامل تعدادی گوشه (قطعه موسیقی) است و هر دستگاه نظام فواصل و مد موسیقایی ویژه‌ای دارند. دستگاه تقریبا معادل گام در موسیقی غربی است و شامل ترکیبی از فواصل پرده، نیم پرده و ربع پرده از هفت نت است. همانطور که هر گوشه تقریبا یک درآمد (شروع)، اوج و فرود (پایان) دارد، دستگاه‌ها هم در فواصل مختلف شامل درآمد، نغمه، کرشمه، اوج، بسته‌نگار، زنگوله، حزین و فرود هستند. ترکیب خلاصه‌تر و محدودتری از دستگاه از لحاظ فواصل موسیقی وجود دارد که به آن آواز گفته می‌شود. موسیقی ایرانی هفت دستگاه و پنج آواز دارد که به کل آن ردیف گفته می‌شود. موسیقیدانان بزرگ هر یک روایت خود از ردیف را ارایه کرده‌اند و امروزه روایت‌های مختلفی از ردیف موسیقی ایرانی وجود دارد که در تعداد گوشه، آواز و یا حتی دستگاه، نام‌های آن و نغمات گوشه‌ها تفاوت‌هایی دارند.

ردیف موسیقی عبارت است از مجموعه‌ای از قطعات موسیقی (گوشه) که روایت‌های مختلفی از موسیقیدانان از آن وجود دارد. از قول روح‌الله خالقی، ردیف مجلسی یعنی “کاملا قابل شنیدن” و خلاصه شده‌ای است از ردیف موسیقی “قدیم” که برای نواختن در یک مجلس مناسب است و تعداد گوشه‌های کمتری دارد. (سرگذشت موسیقی ایران، روح‌الله خالقی، ج3ص38)