دوران آموزش

مرتضی نی‌داود از 6 سالگی به مدت 6 سال نزد آقاحسینقلی تار مشق می‌کند و پس از آن 2 سال در محضر درویش‌خان به تکمیل آموخته‌های خود می‌پردازد. در این باره می‌گوید:

تفاوت تارنوازی درویش‌خان و آقاحسینقلی

این منبع صوتی، مصاحبه مرتضی خان نی‌داود با برنامه “چهره‌های موسیقی ایران” است که در زمان کهولت ایشان ضبط شده است. از او در مورد شیوه تارنوازی آقاحسینقلی، ساخته‌های درویش‌خان و تفاوت‌های تارنوازی قدیم و جدید سوال می‌شود و ایشان توضیحاتی در این موارد می‌دهند. در این حین به خاطراتی از درویش‌خان و توضیحات جانبی در مورد موسیقیدانان دیگر هم اشاره می‌شود. در پایان با آنکه ایشان اشاره می‌کنند که به علت کهولت سن دیگر درس نمی‌دهند، اما تأکید می‌کنند که “ساز می‌زنم، خیلی ساز می‌زنم”. در انتهای فایل صوتی، بخش کوتاهی از نمونه اجرای تارنوازی ایشان به همراه صدای قمرالملوک وزیری آمده است.

خاطراتی از دوران فعالیت در رادیو تهران

او از شروع کار رادیو تهران در سال 1319 به همراه 16 نفر از موسیقیدانان زمان هر شب در رادیو حاضر شده و برنامه اجرا می‌کرده‌اند. متاسفانه برنامه‌های رادیو در آن زمان زنده بوده و نمونه صوتی از این اجراها در دست نیست. این همکاری تا حدود 10 سال پس از آن ادامه می‌یابد. این مصاحبه رادیویی در شهریور سال 1351 انجام شده است.

درباره مرغ‌سحر

یکی از ساخته‌های مرتضی نی‌داود که شهرت بسیار دارد تصنیف مرغ سحر است. در سال 1355 علی مبشر، نوازنده ویولن و سرگرد شهربانی، مصاحبه‌ای با ایشان انجام داده است و در جایی از ایشان در مورد این تصنیف سوال کرده است:

اولا تصنیف مرغ سحر یک سوژه‌ای شد برای بنده. مرغ سحر که ساختم نه شاد است و نه غم انگیز. آهنگ هم نه غم دارد و نه شادی – شعر هم متوسط است: «مرغ سحر ناله سر کن» نه شعر آن غمگین است و نه آهنگ آن. عارف قزوینی آهنگی ساخته «گریه کن که گر سیل خون گریی ثمر ندارد». خوب آهنگ غم انگیز است. شعر هم غم انگیز است. اگر شعر هم خوانده نشود از آهنگ آن پیداست که آهنگ و شعر خیلی غمگین است. عارف هم آهنگ و هم شعر را خودش ساخته.

شاید بیش از ۲۰ مرتبه بنده برای مرحوم ملک الشعرای بهار آهنگ را نواختم و این آهنگ را ایشان حفظ کرده که بتواند در قالب این آهنگ چه شعری بگوید. مرغ سحر را که ساختم شاعر دیگری هم بود. ولی مرحوم ملک الشعرای بهار با مرحوم درویش خان دوست بودند. تمام آهنگ هایی که درویش خان ساخت با مرحوم ملک الشعرا می ساختند یعنی شعر و آهنگ را با هم می ساختند.

الاحق و الانصاف بهترین تصانیف را بعد از شیدا ساخت. روی دست تصانیف شیدا نظیرش را نمی شود پیدا کرد. شیدا یک استثنا است ولی مال مرحوم ملک الشعرا و درویش خان خیلی خیلی خوب بود. من تصور می‌کنم که همه ایرانی‌ها از موسیقی ایرانی لذت می‌برند. این تصانیفی که الان می‌سازند و جازی است، آهنگ شاد است، یعنی آهنگ همان رنگ‌های قدیمی خودمان است ۶ و ۸ است و رنگ رقص است.

ولی شعر چی؟ شعر هم بایستی شاد باشد، برای این که آهنگ شاد است ولی متاسفانه شاد نیست. همه‌اش شکایت، همه‌اش بدبختی. مثلا می‌گوید دیشب آمدم نبودی… به درک که نبودی، آخر این چه بدبختی است که درست کرده‌اید! آهنگ شاد ولی شعر گریه! این درست نیست. حالا در این دوره می‌خواهند آهنگ بسازند می گویند: تا فردا درست کن یک کاریش بکنیم تا از رادیو پخش بشود.

بخشی از تصنیف مرغ سحر، تار مرتضی نی‌داود، 1363

*این اجرا به صورت تصویری از ایشان در سال 1363 (1984) و در آمریکا ضبط شده است.

آیا اگر ردیف موسیقی ندانیم می‌توانیم نیم ساعت نوازندگی کنیم؟

نظر مرتضی نی‌داود درباره این سوال (برگرفته از مصاحبه‌های ایشان):

در رادیو که برنامه زنده اجرا می‌کردیم، آخر شب یک نوازنده ساعت ۱۰ شب نیم ساعت تکنوازی می‌کرد. نیم ساعت تک نوازی مشکل است. اگر موسیقی عمقی ندانید اشکال پیدا می کند. اگر ۲۹۷ گوشه موسیقی را بدانید می‌توانید بزنید. اگر اینها را ندانند نمی‌توانند تکنوازی بکنند مگر این که تکرار بکنند تکرار هم غلط است.

منابع