تُنبَک به ضم اول بر وزن اُردَک، دُهلی است دُم دراز که از چوب و سفال سازند، در یک سوی آن پوستی نازک کشند و زیربغل گرفته و با انگشتان مینوازند. با این تعریف تنبک از همه درستتر به نظر میرسد، اما هرگاه “نون” ساکن قبل از “ب” واقع شود، به “میم” تبدیل میشود. بنابراین درستترین نام “تُمبَک” است. در قدیم (اواخر دوره قاجار) آن را ضرب میگفتهاند و دمبک یا دنبک، خوانش عامیانه تمبک است. در متون و رسالات موسیقی و همچنین در لغتنامهها و اشعار شاعران از نامهای دیگری مانند خُنبَک، خُنبَگ، خُمِّک، تَبَنگ، تَلَنگ، دومبَلَگ، تُنبوک و … استفاده شده است. (منبع: کتاب آموزش تمبک با همکاری حسین تهرانی، “گفتار یکم، دُمبک، تُنبک، ضرب” تألیف دکتر ضیاءالدین سجادی)
ثبت ديدگاه