تصنیف افتخار همه آفاق

دستگاه موسیقی: سه‌گاه

شاعر و آهنگساز: عارف قزوینی

متن تصنیف

بر اساس اجرای آلبوم تصنیف‌های عارف

افتخار همه آفاقی و منظور منی / شمع جمع همه عشاق و به هر انجمنی

به سر زلف پریشان تو دلهای پریش / همه خو کرده چو عارف به پریشان وطنی

ز چه رو شیشه دل می‌شکنی / تیشه بر ریشه جان از چه زنی

سیم و اندام و ولی سنگ و دلی / سست و پیمانی و پیمان شکنی

اگر درد من به درمان رسد چه میشه / سر من اگر به سامان رسد چه میشه

گر عارف نظام السلطان شود چه میشه جانم چه میشه / شب هجر اگر به پایان رسد چه میشه جانم چه میشه

ز غمت خون میگریم / بنگر چون میگریم / ز مژه دل میریزد / ز جگر خون می‌آید

افتخار دل و جان می‌آید / یار بی‌پرده عیان می‌آید

*تصنیف چهارم در دیوان عارف قزوینی با نام افتخار آفاق است که در طوالش، اواخر تابستان 1288 برای افتخارالسلطنه سروده شده است. تصنیف دو بند دارد که بند اول آن بیشتر خوانده شده است.

**افتخارالسلطنه دختر ناصرالدین شاه و لیلی خانم یوشی، از زنان مورد علاقه شاه بود. او صاحب ثروتی که از مادر و خاله‌اش رسیده نیز بود. پس از ازدواج فامیلی، عاشق نظام‎‌السلطان خواجه نوری شد و به خاطر او همه چیز از جمله خانواده را رها کرد. نظام‌السلطان نیز ثروت او را به باد داد و پس از مرگش، افتخارالسلطنه در فقر و بیماری زندگی گذرانید. اشاره عارف در تصنیف در اینجا: “گر عارف نظام‌السلطان شود چه میشه” به همین شخص است، یعنی معشوقی که به افتخارالسلطان رسیده است.

فروشگاه کتاب

نمونه صوتی

برخی منابع صوتی، تصویری و نوشتاری

** اگر این تصنیف را می‌توانید با سازتان بنوازید، آن را در ویدیویی آموزش دهید و برای سازگاه بفرستید (اطلاعات بیشتر)